ادله اثبات دعوی چیست و چگونه است؟
منظور از ادله اثبات دعوی در دعاوی کیفری و حقوقی ، در آیین دادرسی مدنی و کیفری، طریقه اثبات دعوی به شیوه قانونی میباشد. شهادت، قسم، علم قاضی و اقرار، از ادله اثبات و راه های اثبات جرم در امور کیفری می باشند. اقرار، سند، سوگند، شهادت و امارات قضایی نیز، ادله اثبات دعوی در امور حقوقی هستند.
موسسه حقوقی مدافعان کبیر شما را در حل مشکلات حقوقیتان یاری می رساند.
اقرار در اثبات ادله به چه معناست؟
منظور از اقرار به معنای تایید کردن و تثبیت – استقرار چیزی – ثابت کردن چیزی – خبر دادن از حقی می باشد اقرار یکی از ساده ترین و قدیمی ترین طرق ادله اثبات دعوی می باشد اقرار همیشه به عنوان یک دلیل قانع کننده تلقی شده است قاطع دعوی میباشد. البته شیوه اخذ اقرار در قانون تعریف شده و اگر خلاف طریقه قانونی باشد فاقد اعتبار میباشد.
شرایط مقرله چه باید باشد؟
هر شخصی که به نفع او اقرار می شود را مقرله می گویند به سخن دیگر یک شخص با اقرار به ضرر خود و به نفع دیگری اقرار میکند بطور مثال اقرار میکند قتل شخص الف توسط وی بوده است.شرایط مقرله برخلاف مقر سنگین و جامع نمی باشد. طبق ماده ۱۲۶۶ قانون مدنی، در این مقوله اهلیت شرط نیست ولیکن مطابق با قانون مقرله باید بتواند دارای آنچه که به نفع او اقرار شده است بشود. در این ماده مقصود از اهلیت، اهلیت استیفا می باشد که در مقرله به هیچ وجه شرط نمی باشد، اما لزوم وجود اهلیت تمتع از قسمت اخیر ماده استنباط می شود.
ماده ۱۲۷۱ قانون مدنی نیز مقرر می دارد: «مقرله اگر به کلی مجهول باشد اقرار اثری ندارد و اگر فی الجمله معلوم باشد مثل اقرار برای یکی از دو نفر معین صحیح می باشد».
مطابق با قوانین فوق شرایط مقاله به شرح موارد ذیل میباشد
ا- موجود بودن (ماده ۱۲۷۰ قانون مدنی)
٢-داشتن حق تملک یا اهلیت تمتع ( ۱۲۶۶ قانون مدنی)
٣-معلوم بودن مقرله (ماده ۱۲۷۱ قانون مدنی).
مقرله باید بتواند مالک مال یا حق موضوع اقرار باشد؛ یعنی باید اهلیت تمتع داشته باشد. انسان با زنده متولد شدن دارای اهلیت تمتع می شود و با مرگ او این اهلیت پایان می پذیرد و برای صحت اقرار لازم نیست مقرله دارای اهلیت استیفا باشد و بتواند حق خود را اجرا کند.
اقرار برای حمل نیز در صورتی موثر است که زنده متولد شود (ماده ١٢٧٠ قانون مدنی).
در ماده ١٢٧١ قانون مدنی آمده است: «مقرله اگر به کلی مجهول باشد اقرار اثری ندارد». بنابراین اگر مقرله به کلی مجهول باشد، اقرار موثر نیست اما اگر فی الجمله معلوم باشد؛ مثل اقرار برای یکی از دو نفر معین و صحیح است.
اسناد کتبی برای ادله دعوا
منظور از سند رسمی یک دست نوشته عادی و یا رسمی میباشددر ماده ۱۲۸۳ قانون دادرسی، سند اینگونه تعریف میشود: سند عبارت است از هر نوشتهای که در مقام دعوا قابل استناد باشد که براین اساس شامل دو شرط میشود: یک آن که نوشته شده باشد. دو اینکه در مقام دعوا بتوان بهآن استناد کرد. سند به دو دسته رسمی و عادی تقسیم میشود. اسنادیکه در اداره ثبت اسناد و املاک یا نزد مامور رسمی و در حد صلاحیت او بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد. سایر اسناد که در تعریف سند رسمی جای نگیرد را سند عادی میخوانند. مبایعه نامه تنظیم شده توسط دفاتر املاک اگرچه همراه با کد رهگیری باشد سند عادی میباشد
شهادت برترین دلیل ثابت کردن دعوا
شهادت شهود یکی از شیوه های اثبات دعوی در مراجع قضایی میباشد،شهادت شهود در پرونده های کیفری و حقوقی کاربرد دارد البته تعداد شهود و طریقه شهادت در هر یک از دعاوی متفاوت است.
اماره جهت اثبات دعوی
منظور از اماره به یکسری از دلایل گفته میشود که جهت اثبات دعوی در دادگاه به کار میرود،اماره دو دسته است یک دسته شامل اماره قانونی است،یعنی دلایلی را مدنظر است که قانون بعنوان اماره میپذیرد.و دسته دوم اماره قضایی میباشد،یعنی اینکه قاضی آن دلایل را بعنوان اماره میپذیرد.و در اصطلاح اماره قضایی گفته میشود.
سوگند،کم کاربرد ترین دلیل ادله دعوا
منظور از سوگند یعنی قسم بنام خداوند متعال خوردن در محظر دادگاه میباشد.شخص برای اثبات بیگناهی خود و یا اثبات مدعای خود قسم میخورد،موارد قسم خوردن عموما کم کاربرد است و درصورت نبود ادله دیگر قانونگذار ادله قسم را بعنوان دلیل پذیرفته است.
ادله ثابت کردن دعوا در امور کیفری
1-اقرار
2- شهادت
3- سند
4- علم قاضی
5- قسامه ( قصاص و ديات )
ادله اثبات دعوی چگونه ادعای خود را ثابت کنیم
اگر کسی ادعایی نسبت به شخص دیگری داشته باشد می بایست آن را اثبات نماید بنابراین تمام اشخاص برای اثبات ادعای خود باید دلیل محکمه پسند هم در دعاوی حقوقی و هم دعاوی کیفری را نزد قاضی مطرح نماید تا قاضی با استفاده از ادله ارائه شده رای صادر نماید. پس اهمیت دانستن ادله اثبات دعوی مشخص است.
دلیل طبق ماده ۱۹۴ قانون آیین دادرسی مدنی: دلیل عبارت از امری است که اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد مینمایند.
مطابق با ماده 1257قانون مدنی ،هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر بر عهده او است.
طبق ماده ۱۹۹ قانون آیین دادرسی مدنی: در کلیه امور حقوقی دادگاه علاوه بر رسیدگی به دلایل مورد استناد طرفین دعوا، هرگونه تحقیق یا اقدامی که برای کشف حقیقت لازم باشد انجام خواهد داد،به سخن دیگر قاضی دادگاه برای احراز درست و یا غلط بودن دلایل ابراز شده میتواند هرگونه تحقیق را انجام دهد
انواع سوگند در ادله اثبات دعوی
سوگند به عنوان یکی از دلایل اثبات دعوی است سوگند را می توان به اقسام و انواع متفاوتی تقسیم بندی نمود که در تقسیم بندی مرسومی که از انواع سوگند قضایی در حقوق مطرح شده است ، انواع سوگند حقوقی در آیین دادرسی مدنی را می توان شامل سوگند بتی یا قاطع دعوا ، سوگند تکمیلی و سوگند استظهاری دانست که هر یک از آنها احکام خاص خود را دارا میباشند و در شرایط متفاوتی موضوعیت دارند . در این بخش سعی داشته با بررسی انواع سوگند قضایی در آیین دادرسی مدنی اعم از سوگند بتی یا قاطع دعوا ، سوگند تکمیلی و سوگند استظهاری، احکام مربوط به هر یک از آنها را بیان نماییم .
سوگند قاطع دعوا
سوگند قاطع دعوا یا سوگند بتی یکی از انواع سوگند حقوقی در آیین دادرسی مدنی میباشد که مطابق با مواد مندرج در قانون آیین دادرسی مدنی می توان شرایط اتیان سوگند بتی یا قاطع دعوا را به بشرح ذیل بیان نمود
1-؛ مدعی برای اثبات ادعای خود در دادگاه دلیلی نداشته باشد ؛
2-؛ خوانده منکر ادعای مدعی بوده و وجود حق به نفع مدعی را انکار کرده باشد .
در چنین شرایطی ، با درخواست سوگند قاطع دعوا توسط مدعی ، دادگاه قرار اتیان سوگند بتی صادر خواهد کرد . از جمله پیامدهای سوگند بتی یا قاطع دعوا آن است که اگر مدعی علیه سوگند قاطع دعوا یاد کند ، حق مدعی به اثبات نخواهد رسید و حکم به بی حقی مدعی صادر میشود . لازم بذکر است مدعی علیه می تواند سوگند را به طرف مقابل یعنی مدعی رد کند که در این حالت، اگر خود مدعی قسم قاطع دعوا یاد کرد ، ادعای وی به اثبات خواهد رسید .
سوگند تکمیلی
یکی دیگر از انواع سوگندقضایی در دادگاه ، سوگند تکمیلی نام دارد و همانگونه که از نام آن برداشت میشود، برای تکمیل بینه ناقصی که مدعی ارائه نموده لازم و ضروری خواهد بود ؛ لذا از جمله شرایط اتیان سوگند تکمیلی در دادگاه آن است که مدعی برای اثبات ادعای خود در دادگاه بینه مورد قبول در دادگاه را ارائه نکرده باشد تا دادگاه با استناد به آن حکم مقتضی را صادر کند . به همین دلیل می تواند با ادای سوگند تکمیلی در دادگاه ادعای خود را به اثبات رسانید. مطابق با قانون آیین دادرسی مدنی سوگند تکمیلی سبب تکمیل گواهی یا شهادت یک مرد یا دو زن می شود و صرفا در دعاوی ای کاربرد دارد که در ماده 277 قانون آیین دادرسی مدنی مورد اشاره قرار گرفته اند . در این صورت ، با درخواست سوگند تکمیلی از سوی خود مدعی ، دادگاه قرار اتیان سوگند تکمیلی صادر کرده و مدعی باید با رعایت تشریفات و طریقه ادای سوگند در دادگاه ، قسم تکمیلی یاد کند تا دعوا به اثبات برسد .
سوگند استظهاری
یکی دیگر از انواع سوگند قضایی در آیین دادرسی مدنی تحت عنوان سوگند استظهاری میباشد که در دعاوی علیه متوفی ، مدعی باید برای اثبات حق خود قسم استظهاری یاد کند ؛ به موجب ماده 278 قانون آیین دادرسی مدنی ، در دعوای بر میت پس از اقامه بینه ، سوگند خواهان نیز لازم است و در صورت امتناع از سوگند ، حق وی ساقط می شود . لذا در صورتی که مدعی وجود حقی را علیه متوفی ادعا نماید ، علاوه بر اینکه باید ادعای خود را با استفاده از ادله اثبات دعوا ثابت کند ، ادای یک قسم دیگر نیز لازم و ضروری است که این قسم تحت عنوان سوگند استظهاری شناخته شده است . در این صورت ، بدون درخواست سوگند استظهاری ، دادگاه راسا قرار اتیان سوگند استظهاری را صادر نموده و مدعی با ادای آن ، به حق خود خواهد رسید و اگر مدعی سوگند استظهاری یاد نکرد ، ادعای وی ساقط میگردد.
تحقیق محلی
منظور از تحقیق محلی یکی از شیوه های اثبات ادعای یکی از طرفین میباشد.قاضی دادگاه با صدور قرار تحقیق محلی.شخص قاضی و یا یکی از ضابطین قضایی در محل حاضر و با سوال و تحقیق از افراد حاضر در محل وقوع حادثه سعی در احراز حقیقت میباشد،نکته بسیار جالب اینکه در تحقیق محلی شاید گفته های یک کودک و یا یک انسان محجور بتوانند حقایق را برای قاضی روشن نمایند.
معاینه محلی
منظور از معاینه محلی از جمله قرار های صادره در ایین دادرسی مدنی و آیین دادرسی کیفری میباشد که به خوا سته طرفین دعوی و یا قاضی دادگاه صادر میگردد.در معاینه محلی با مراجعه قاضی دادگاه باعث میشود که آثار و شواهد جرم و یا دیگر موضوعات حقوقی از نزدیک رویت شوند و به همین منظور قاضی رسیدگی کننده با مشاهده وضعیت موجود یکسری دلایل اثبات حقیقت را کشف نماید.
کارشناسی برای ادله اثبات دعوی
هرگاه ادله اثبات دعوی، برای دادگاه و قاضی کافی نباشد یا آنطور که باید (از نظر قانونی) قابل استناد محسوب نشود، دادگاه حکم به کارشناسی ادله اثبات دعوی میدهد. کارشناس، به نوعی روشن کننده ذهن قاضی میباشد که از سوی دادگاه مشخص میشود و صلاحیت لازم جهت بررسی و تحقیق بر موضوع دعوی را دارد
قسامه
یکی از راههای اثبات وقوع جنایت (قتل و صدمات بدنی) در فقه اسلامی و حقوق کیفری ایران قسامه است.قسامه زمانی انجام میشود که قاضی مورد قتل یا جراحت وارده را از موارد لوث تشخیص دهد. لوث به معنی وجود قرائن و دلایلی است که برای اثبات وقوع جرم کافی نباشد ولی ظن به راست بودن آن وجود داشته باشد؛ مثلاً شهادت یک شاهد یا شهادت کودک مورد اعتماد یا حضور متهم در محل قتل همراه با آثار جرم.برای اقامه قسامه, سوگند خوردن ۵۰ نفر از بستگان ذکور مدعی وقوع قتل لازم است قسم خوردن این افراد به وقوع قتل کافی میباشد.
برای اقامه قسامه سوگند خوردن ۵۰ نفر از بستگان پدری ذکور مدعیِ وقوع قتل لازم است. قسم خوردن این افراد مبنی بر وقوع قتل توسط متهم برای اثبات قتل کافی است.[۱]
در اینکه آیا قسامه قبل از اسلام وجود داشتهاست و اسلام
لعان
منظور از لعان این است که وقتی مردی به همسر خود نسبت زنا میدهد و میگوید فرزند متولد شده متعلق به وی نمیباشد.انچه در مباحث گذشته خواندیم اگر کسی نسبت زنا و یا لواط به شخص دیگری بدهد در صورت عدم اثبات مجازات حد قذف دارد ولیکن در خصوص نسبت زنا توسط مرد به همسرش احکام متفاوت وجود دارد،زمانیکه مرد به زن خود نسبت زنا بدهد و زوجه منکر ادعای زوج باشد به جهت سقوط مجازات حد قذف برای زوج.هر دو به دادگاه رفته و تقاضای لعان میکنند.در صورتیکه که تشریفات لعان در نزد قاضی صورت پذیرفت زن و شوهر نسبت به هم حرام شده و همچنین حد قذف ساقط و زوج مجازات تهمت زنا ندارد.
کیفیت لعان به این ترتیب است:
۱- هر دو در حضور حاکم شرع، به حالت قیام میایستند.
۲- مرد پس از تکرار ادعای خود، چهار بار میگوید: «اُشْهِدُ بِاللَّهِ اَنّی لَمِنَ الصَّادِقینَ فیما قُلتُ»؛ یعنی «خدا را گواه میگیرم که در ادعای خود (نسبت به زنا یا نفی ولد) صادق و راستگو هستم».
۳- سپس یک بار میگوید: «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیَّ انْ کُنْتُ مِنَ الْکاذِبینَ»؛ یعنی «اگر در ادعای خود دروغگو باشم، لعنت خدا بر من باد».
۴- اگر زن ادعای مرد را قبول نداشته باشد، چهار بار میگوید: «اُشْهِدُ بِاللَّهِ انّهُ لَمِنَ الکاذِبینَ فی مَقالَتِهِ»؛ یعنی «خدا را گواه میگیرم که او (شوهر) در ادعای خود دروغگو است».
۵- آن گاه میگوید: «اِنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیَّ انْ کانَ مِنَ الصَّادِقینَ»؛ یعنی «اگر او در ادعای خود راستگو باشد، خشم خدا بر من باشد».