تولیت چیست
منظور از تولیت یعنی اینکه اداره کار و یا امور وقف را بر عهده بگیرد،متولی ویا همان شخصی که مسئولیت اداره مال موقوفه بر عهده میگیرد را در اصطلاح تولیت گفته میشود..موسسه حقوقی مدافعان کبیر شما را در حل مشکلات حقوقیتان یاری می رساند با ما تماس بگیرید.
انواع تولیت و نکات آن
به شخصی که در تولیت قرار موقوفه را بر عهده میگیرد دارای وظایف خاصی میباشد گاه ممکن است تعیین این وظایف از طرف واقف باشد.
متولی موظف به قبول تولیت نیست اما اگر قبول کرد دیگر نمی تواند آن را از بین ببرد. پس اولین وظیفه متولی، انجام وظایف در صورت قبول این امر است.
متولی بعد از پذیرش تولیت،به همان ترتیبی که واقف مشخص کرده است متعهد به انجام امور میباشد البته در صورتی که واقف وظایف را مشخص نکرده باشد، تولیت متولی همان امور رایج است مثل گرفتن اجرت، تقسیم اجرت بین موقوف علیهم و مواردی مانند آن.
از دیگر وظایف متولی این است که طبق مقتضای عقد وقف عمل کند. یعنی متولی حق ندارد کاری بر خلاف مصالح موقوفه انجام دهد.
وظیفه دیگر متولی محدودیت او در عزل سایر متولیان است. اگر چند نفر متولی در انجام امری باشند، هیچ کدام از آنها نمی توانند دیگری را عزل کنند. تنها در حالتی اجازه انجام این کار رادارند که واقف در عقد وقف این اختیار را به متولیان داده باشد.
از دیگر وظایف متولی پیگیری امور اداری وصول مطالبات و یا اخذ اسناد موقوفه میباشد ،متولی با طرح دعوی و یا درخواست از ادارات مربوطه دیگر وظایف محوله میشود.
افتتاح حساب بانکی مشترک برای موقوفه ای که تحت تولیت اوست، که برای دریافت وصولی مستاجران ملک موقوفه مورد استفاده قرار می گیرد از دیگر وظایف متولی میباشد
وقف (احکام و شرایط و آثار وقف)
منظور از وقف بخشیدن پول و یا مالی به یک شخص و یا موسسه ای میباشد تا اینکه منافع آن به مصارفی که تعیین کرده،برسانند.
۱-حبس عین: واقف (وقف دهنده) در مدت وقف، حق هیچگونه دخل و تصرفی در عین موقوفه ندارد. یعنی واقف حق ندارد که مال موقوفه را خرید و فروش نماید یا تصرفی در مال موقوفه بکند که منافی وقف باشد.
۲-تسبیل منفعت: وقف در صورتی صحیح است که منظور واقف از وقف حبس عین به منظور قرب الهی و فی سبیل الله باشد.
۳-قابلیت بقای عین: «فقط وقف مالی جایز است که با بقای عین بتوان از آن منتفع شد...» (ماده ۵۸ قانون مدنی) بنابراین وقف مالی که در صورت استفاده از آن مال، قابلیت بقا ندارد باطل است؛ بهعنوان مثال خوراکیها را نمیتوان وقف نمود.
۴-قبض عین: وقف از عقود تشریفاتی است، بنابراین وقف زمانی محقق میشود که واقف عین موقوفه را در اختیار موقوف علیه (کسی که وقف به نفع اوست) یا موقوف علیهم قرار دهد و عین موقوفه به قبض موقوف علیه یا موقوف علیهم قرار گیرد.
آثار عقد وقف
ماده 61 قانون مدنی اعلام می کند «وقف بعد از وقوع آن به نحو صحت و حصول قبض لازم است و واقف نمی تواند از آن رجوع کند یا در آن تغییری بدهد......»
علاوه برمقررات قانون مدنی از جمله قانون مربوط به تشکیل سازمان اوقاف صراحتاً بر زوال مالکیت واقف تأکید می کنند.
لزوم قبض دادن مال موقوفه نیز مؤید همین دیدگاه است. نتیجه این امر آن است که واقف یا ورثه یا طلبکاران وی هیچ گاه به مال موقوفه دسترسی نخواهند داشت مگر به عنوان موقوف علیه.
-حبس شدن مال موقوفه
منظور از حبس شدن مال موقوفه آن است که بنا به اراده واقف از انتقال و تلف در امان می ماند. مال موقوفه دیگر قابل نقل و انتقال مالکانه نیست (مگر در موارد خاص) و از گردونه داد و ستد تجاری و اقتصادی خارج می گردد.
مال موقوفه تا زمانی که از بین نرفته است هم چنان به عنوان وقف در تصرف خواهد بود و فروش آن (و به طور کلی انتقال آن از سوی شخص حقوقی) به موارد منحصر مانند بیم خونریزی میان موقوف علیهم یا احتمال خرابی مال محدود می گردد. (مواد 88 و 349 قانون مدنی).
۳-لزوم استفاده از منافع در چهارچوب اهداف واقف
وقف، استفاده از منافع را ضروری می سازد، به عبارت بهتر، اجرای نیات واقف مستلزم آن است که منافع مشروع مال موقوفه در راهی که وی تعیین نموده است یا نزدیکترین مسیر به اهداف وی صرف شود.متولی متعهد است این خواسته را برآورده سازد.
سهل انگاری، مسامحه، تعدی و تفریط متولی، در بهره برداری یا تسلیم منافع به مستحقان آن، مسئولیت وی را بدنبال خواهد داشت. این خصیصه که کمتر مورد توجه قرار می گیرد بعد دیگری از مفهوم " تسبیل منفعت " می باشد
۴-قطع کامل ارتباط واقف با مال
پس از تحقق وقف، واقف به طور کامل ارتباط خود را با مال موقوفه آز دست میدهد به گونه ای که هیچ تصرفی در مال یا منافع یا اداره مال مذکور نخواهد داشت مگر آن که در عقد خود را متولی تعیین نموده باشد
او پس از وقف نسبت به مال موقوفه اختیاری نخواهد داشت و اگر به عنوان متولی مداخله نماید صرفاٌ نماینده شخص حقوقی است نه صاحب حق. ماده 61 قانون مدنی اعلام کرده است .
«... و واقف نمی تواند از آن رجوع کند یا در آن تغییری دهد یا از موقوف علیهم کسی را خارج کند یا کسی را داخل موقوف علیهم نماید یا با آنها شریک شود یا اگر در ضمن عقد متولی معین نکرده بعد از آن متولی قرار دهد یا خود به عنوان تولیت دخالت کند».
اهمیت این امر تا حدی که قانونگزار در ماده 72 مجدداً تأکید می کند «وقف بر نفس به این معنا که واقف خود را موقوف علیه یا جزء موقوف علیهم نماید یا پرداخت دیون یا سایر مخارج خود را از منافع موقوفه قرار دهد باطل است...».
با این حال واقف می تواند اداره موقوفه یا تعیین متولی را ضمن شرط مندرج در عقد به رضایت خود موکول نماید (ماده 75 قانون مدنی). هم چنین ممکن است واقف در وقف عام خود یکی از مصادیق منتفعان از هدف خیر خود واقع گردد.
قبول در عقد وقف
قبول در عقد وقف بعد از ایجاب وقف از طرف واقف صورت میگیرد،قبول طبقه اول از موقوف علیهم یا قائم مقام قانونی آنها در صورتی که محصور باشند مثل وقف بر اولاد و اگر موقوف علیهم غیر محصور یا وقف بر مصالح عامه باشد در این صورت قبول حاکم شرط است.
وقف خاص(وقف محصور)
در وقف خاص، موقوف علیهم محصور و مشخص است؛ حتی اگر تعداد آنها زیاد باشد. برای مثال، شخصی ملک خود را وقف فرزندان ذکور خود میکند.و یا نوه های دختری .در اینصورت با وجود اینکه تعداد آنها زیاد است اما موقوف علیه مشخص میباشد.
وقف عام (وقف بر غیر محصور یا مصالح عامه)
وقف عام، به وقفی گفته میشود که موقوف علیهم آن، یعنی کسانی که وقف، به نفع آن ها، صورت میگیرد، غیر محصور هستند و محدود به افراد مشخصی نمیباشد. وقف عام، برای مصرف عمومی است و بر این اساس، در وقف عام، کسانی که وقف، به نفع آنها انجام شده، متعدد میباشند و نامحدود میباشد.
شرایط واقف در شرط عقد وقف
واقف باید مالک عین و منفعت مالی باشد که وقف می کند و به علاوه دارای اهلیتی باشد که در معاملات معتبر است البته وقف مالی صحیح است که عین مال مصرف نشدنی باشد.
شرایط مال موقوفه
بر اساس ماده ۵۸ قانون مدنی، مال موقوفه باید قابل بقا و مصرف نشدنی باشد و با استفاده از آن تمام نشود. به طور مثال اموالی مانند درخت،زمین،باغ قابل وقف و انواع خوراکیها غیر قابل وقف هستند. بر اساس ماده ۶۷ قانون مدنی، مال وقف باید قابل قبض و انقباض باشد. بنابراین مال وقف باید عین مال و قابل تصرف باشد.